میرشکاری, عباس, حسامی, محمد. (1399). هبه مال مشاع در فقه مذاهب اسلامی و حقوق ایران. دین و ارتباطات (دانشگاه امام صادق/ نامه صادق), 21(1), 177-200. doi: 10.30497/law.2020.2767
عباس میرشکاری; محمد حسامی. "هبه مال مشاع در فقه مذاهب اسلامی و حقوق ایران". دین و ارتباطات (دانشگاه امام صادق/ نامه صادق), 21, 1, 1399, 177-200. doi: 10.30497/law.2020.2767
میرشکاری, عباس, حسامی, محمد. (1399). 'هبه مال مشاع در فقه مذاهب اسلامی و حقوق ایران', دین و ارتباطات (دانشگاه امام صادق/ نامه صادق), 21(1), pp. 177-200. doi: 10.30497/law.2020.2767
میرشکاری, عباس, حسامی, محمد. هبه مال مشاع در فقه مذاهب اسلامی و حقوق ایران. دین و ارتباطات (دانشگاه امام صادق/ نامه صادق), 1399; 21(1): 177-200. doi: 10.30497/law.2020.2767
1استادیار گروه حقوق خصوصی و اسلامی دانشکده حقوق و علوم سیاسی تهران، تهران، ایران
2دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق خصوصی دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری، تهران، ایران.
چکیده
مال مشاع، مالی است که دو یا چند نفر مشترکا مالک جزء جزء آن هستند. تصرفات مادی هر شریک ولو به میزان حصه خود منوط به اذن دیگران و بدون آن ضمانآور میباشد. در مقابل، کلیه تصرفات حقوقی شریک نسبت به سهم خود نافذ میباشد و نیاز به اذن دیگران ندارد. با این وجود نسبت به هبه مال مشاع جای بحث وجود دارد؛ زیرا برای انعقاد آن علاوه بر توافق متعاملین (بعنوان تصرف اعتباری)، قبض مال موهوب (بعنوان تصرف مادی) لازم است. در فقه و حقوق ایران راجع به موضوع مورد بحث دو دیدگاه کلی وجود دارد. دیدگاه نخست، بین اموال «قابل تقسیم و غیرقابل تقسیم» و همچنین «منقول و غیرمنقول» قائل به تفکیک میشود و بر اساس همین تفکیک، درباره اعتبار هبه مال مشاع داوری میکند. در مقابل این دیدگاه، باور دیگری وجود دارد که هبه مال مشاع را صحیح میداند بدون آنکه بین اموال مشاع از جهات یاد شده تفاوتی قائل شود. البته در این دیدگاه نیز، درباره کیفیت قبض مال مشاع اختلاف نظرهایی وجود دارد. برخی بر لزوم اخذ اذن سایر شرکا اصرار میکنند، برخی با تخلیه مال از سوی شریک، قبض را محقق شده میدانند و در نهایت، عدهای با طرح مفهوم قبض معنوی، امکان تسلط متهب بر مال موهوب را کافی تلقی میکنند. در حقوق ایران، نص ویژهای در قانون مدنی پیشبینی نشده است، با این حال، بنظر میرسد با استناد به کفایت سلطه معنوی برای تحقق قبض و عدم نیاز به قبض مادی، صحت هبه مال مشاع قابل پذیرش است.
Gift on joint property in Islamic Religious jurisprudence & Iranian law
نویسندگان [English]
Abbas Mirshekari1؛ Mohammad Hesami2
1Professor, Department of Islamic & Private Law, Tehran University, Tehran, Iran
2L.L.M. Student, Private Law, University of judicial sciences & administrative services
چکیده [English]
Joint property, is a property that two or more person jointly own each component. The partner material possessions, even to the extent of his portion, are subject to permission of others and without it create civil liability. But, all partner immaterial possessions are valid in relation to his portion and does not require the permission of others. There is, however, some debate over the contract of gift; because it is necessary for its formation, besides the agreement (as immaterial possession), the delivery (as material possession). There are two general views on this topic in jurisprudence and Iranian law. The first view distinguishes between “divisible and indivisible” and also “immovable and immovable” property and on the basis of this distinction, rules on the validity of gift on the joint property. Against this view, there is another belief that it holds that the gift on the joint property to be valid, without making any distinction between the joint properties. There are, of course, differences on the quality of joint property delivery. Some insist on Necessary permission of partners, some believe that the delivery is fulfilled by eviction the partner, and finally, some with outline the concept of the immaterial delivery, consider the possibility of donee dominance over the donated property sufficient. In Iranian law there is no specific provision in civil law, however, it seems, citing the sufficiency of immaterial domination for the realization of delivery and not needing the material delivery, validity of gift on the joint property to be acceptable.
کلیدواژهها [English]
joint property, gift, permission of partner, eviction, material domination, Islamic Religious jurisprudence, Iranian law
مراجع
ابن جزی کلبی، محمد بن احمد (بیتا). القوانین الفقهیه. بیجا: بینا.
ابن رشد، محمد بن أحمد مالکی (1425ق). بدایه المجتهد و نهایه المقتصد. قاهره: دارالحدیث.
ابن عابدین، محمد امین بن عمر حنفی (1412ق). رد المحتار علی الدر المختار. بیروت: دار الفکر.
ابن عابدین، محمد امین بن عمر حنفی (بیتا). قره عین الأخیار لتکمله رد المحتار علی الدر المختار. بیروت: دار الفکر للطباعه والنشر والتوزیع.
ابن قدامه، عبد الله بن احمد حنبلی (1388ق). المغنی. قاهره: مکتبه القاهره.
ابن مفلح، ابراهیم بن محمد حنبلی (1418ق). المبدع فی شرح المقنع. بیروت: دار الکتب العلمیه.
ابن نجیم، زین الدین بن ابراهیم حنفی (1400ق). الاشباه و النظائر. بیروت: دار الکتب العلمیه.
ابن نجیم، زین الدین بن ابراهیم حنفی (بیتا). البحر الرائق شرح کنز الدقائق. بیجا: دار الکتاب الاسلامی.
امامی، حسن (1393). حقوق مدنی. تهران: اسلامیه.
بابرتی حنفی، محمد بن محمود (بیتا). العنایه شرح الهدایه. بیروت: دار الفکر.
بحرانى، یوسف بن احمد (1405ق). الحدائق الناضره فی أحکام العتره الطاهره. قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
بغدادی حنفی، غانم بن محمد (بیتا). مجمع الضمانات. بیجا: دار الکتاب الاسلامی.
بغوی شافعی، حسین بن مسعود (1418ق). التهذیب فی فقه الامام الشافعی. بیجا: دار الکتب العلمیه.
بکری دمیاطی، ابوبکر بن محمد شطا (بیتا). حاشیه اعانه الطالبین. بیروت: دار الفکر للطباعه والنشر والتوزیع.
بهوتی، منصور بن یونس حنبلی (1402ق). کشاف القناع عن متن الإقناع. بیروت: دار الفکر.